- نویسنده : مهدی حقیقت خواه
- بازدید : 129 مشاهده
- دسته بندی : شهروندی , حقوق شهروندی , حقوق بشر ,

ماهیت حق از دیدگاه یکی از حقوقدانان قرن بیستم
جمله «الف حق دارد کاری انجام دهد »، ممکن است برای بیان اندیشه های متفاوتی بکار رود.
باید مفهوم حقوق را با توجه به «ملازمات » و «اضداد» آن تعریف کرد. جمله بالا ممکن است
به این معنا باشد که «ب » دارای تکلیفی است به این که بگذارد «الف » کاری را انجام دهد،
به نحوی که «الف » ادعایی علیه «ب » خواهد داشت که تکلیف مزبور را نقض نکند.
در این مورد حق «الف » ، ملازم با تکلیف «ب » است. همچنین جمله فوق می تواند
به این معنا باشد که «الف » در انجام یا احتراز از انجام چیزی آزاد است.
در این جا، حق نسبت به دارنده آن مورد توجه قرار می گیرد و کاری به این که
«ب » چه باید بکند نداریم. این منظور از حق را «امتیاز» نامیده اند
و البته برخی ترجیح داده اند آن را «آزادی » بنامند.
و باز «حق » گاه به معنای «قدرت » بکار می رود. مثلا مالک مال می تواند آن را بفروشد;
حق ضبط و توقیف رهن، قدرت انجام آن است; «الف » زمانی قدرت دارد که با انجام
یا عدم انجام کار خاصی، توانائی ایجاد تغییر در یک رابطه حقوقی خاص را داشته باشد.
البته این قدرت و اختیار معمولا به نفع حقوق به معانی اول و دوم (ادعا و امتیاز) پیدا می شود.
و بالاخره «حق » گاه برای بیان و توصیف فقدان قدرت و اختیار در غیر دارنده حق بکار می رود
که آن را «مصونیت » می نامند. یعنی «ب » فاقد قدرت ایجاد تغییر در روابط حقوقی
«الف » است و «الف » از این لحاظ دارای مصونیت است.
ذکر این تحلیل صرفا برای نشان دادن گونه ای از مناقشات مربوط به تعریف حقوق است
و طبیعی است که پرداختن به انتقادات وارد بر آن از گنجایش این مقاله بیرون است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای شهروند