دوم: تکلیف
تکلیف یک رکن مهم نظریه کلاسیک شهروندی است، این تکلیف هم مربوط به دولت است به عنوان نماد قدرت، و هم مربوط به اجتماع است که از شهروندان تشکیل یافته است. از آنجا که دولت، حقوق شهروندی را حفظ و تأمین خواهد نمود؛ و قانون اساسی نیز کارکردی در جهت برقراری توازن میان قدرت هیأت حاکم و حقوق و آزادی های اساسی شهروندان دارد، بنابراین میتوان حقوق شهروندی را تکالیف و وظایف دولت در برابر اعضایش نامید. در قوانین اساسی این تکالیف و محدودیت ها ممکن است به شکل واضح، با ذکر عباراتی چون “دولت موظف است…” مشخص شود.
تکالیف شهروندان را نیز میتوان به رسمی و غیر رسمی تقسیم کرد. وظایفی چون خدمت وظیفه سربازی، پرداخت مالیات و آموزش اجباری را از تکالیف رسمی یک شهروند میدانند. اما مواردی چون شهروند خوب بودن، مسئول بودن، شهروند مطیع قانون بودن، رأی دادن، مشارکت در جامعه مدنی و… از تکالیف غیر رسمی محسوب میشوند.